نقش برجسته بلاش
درباره نقش برجسته بلاش
بَلاش یکم یا وَلَگش یکم (Vologases I of Parthia)، اشک بیست و دوم از سلسله اشکانیان و آخرین شاهنشاه رسمی اشکانی است که تا سدههای اول تا سوم میلادی، در منطقه کنونی بیستون در استان کرمانشاه بر تخت حکمرانی نشسته است.
از متن نقش برجسته بلاش، تنها بخش اندکی از گزند روزگار در امان مانده و به زمانه معاصر رسیده است؛ این بخش کوتاه این چنین است که: «این تصویر بلاش {است}، شاه شاهان، پسر بلاش، شاه شاهان، نوه …».
متن کتیبه بلاش به زبان پهلوی اشکانی است و آن را نخستین بار، «گرد گروپ» باستان شناس و ایران شناس آلمانی در دانشگاه هامبورگ خوانده و ترجمه کرده است و ترجمه آن را در اوایل دهه هفتاد میلادی در «گزارش باستان شناسی ایران» چاپ کرده بود و به دلیل از میان رفتن بخشی از کتیبه، گروپ قادر نبود ادامه متن را خوانده و معلوم کند که منظور از بلاش، چندمین بلاش و کدامین شاه اشکانی است.
سنگ نگاره، نقش برجسته و یا تصویر بلاش متعلق به سلسله اشکانیان و بخشی از میراث ثبت شده ملی در بیستون کرمانشاه است؛ کتیبه و سنگ نگاره بلاش یک چهار ضلعی نامنتظم با ارتفاع دو و نیم متر و محیطی بیش از شش متر است؛ در سه وجه آن سه نقش را حجاری کردهاند که نقش میانی متعلق به بلاش بوده و ارتفاعی نزدیک به صد و هشتاد سانتی متر دارد.
نقش بلاش کمربندی بر کمر، دامنی بر تن و گیسوانی بلند با ریشی انبوه دارد؛ سربندی چون نوعی تاج بر سر بسته و در دست چپش پیالهای گرفته است؛ دست راست را به سمت آتشدانی دراز کرده، گویی در حال ریختن چیزی به درون آتش است.
در دو جانب نقش بلاش، دو پیکر دیگر حجاری شدهاند که گویی در حالت راه رفتن و نزدیک شدن به بلاش هستند؛ هر دو پیکر در یک دست چیزی را حمل کرده، کمربند بر کمر، دامن بر تن و گردنبندی بر گردن دارند؛ ضلع دیگری از کتیبه تراش خورده و مهیا شده برای نوشتهای دیگر بوده، اما به هر دلیل نیمه تمام رها شده است.
با نگاهی به توصیف نقش بلاش در نقشینه موجود در بیستون، بلاش را در حال ریختن چیزی در آتشدان میبینیم، حسن پیرنیا (مشیرالدوله) در جلد سوم از کتاب «ایران باستان» درباره بلاش نوشته است؛ «او شخصی بوده مذهبی و در سلطنت او امر به جمع آوری اوستا که در زمان اسکندر از میان رفته بود، صادر شده» در همین کتاب درباره رویکردهای بلاش میخوانیم که بلاش یکم به آیین و روشهای ایرانی بسیار علاقه مند بود.
وی در زنده کردن فرهنگ و آیینهای ایرانی تلاش بسیاری کرد. در زمان بلاش بود که الفبای ایرانی که از خط آرامی منشعب شده بود، جای الفبای یونانی را گرفت و برای اولین بار بر روی سکههای بلاش اوّل پدیدار شد، یک سمت این سکهها نقش شاه و بر سمت دیگر نگارهای از آتشدانی نقش بسته است.
تصویر سکههای دوران بلاش یکم و همراستایی نشانههای دیداری موجود در آنها با نقش برجسته بلاش در بیستون، میتواند مدعی مناسبی بر این گمان باشد که بلاش موجود در نقش برجسته همان بلاش اوّل پادشاه قدرتمند اشکانی است.
از دیگر سوی در نقشینه تصویر دو فرد دیگر را مشاهده میکنیم که ظاهری شبیه به شاه دارند؛ در کتاب «ایران باستان» به نقل از مشیرالدوله میخوانیم که «بلاش اول شاهی است که برخلاف چند شاه اشکانی که قبل از او سلطنت کردهاند، پدرکش یا برادرکش نیست. اینکه سهل است، او میخواهد یگانگی و وفاق در خانواده اشکانی بر پایه محکمی قرار گیرد و این نیت خود را نه تنها با نطق، بل با عمل ثابت میکند».
او برای یکی از برادرانش به نام «تیرداد» پادشاهی ماد و برای دیگری به نام «یاوکر» پادشاهی ارمنستان را میخواهد. این علاقه به برادران را میتوان به دو فرد دیگر در تصویر نسبت داد؛ چرا که نشانههای دیداری ظاهر تمام افراد موجود در نقش برجسته، شبیه به هم است و این نماد، نشان از برابری نسبی درجه اشرافیت آنها دارد.
بنابراین، میتوان این گمان را تقویت کرد که این نقش برجسته مربوط به بلاش اول و برادران او است؛ پیرامون نقش برجسته بلاش، بسیاری سنگها و قطعه سنگهای تراش خورده و حجاری شده نیز یافتهاند که یا نیمه کاره رها شدهاند و یا آماده برای کاربردی دیگر بودهاند. این شواهد، حکایت از ناتمامی سرنوشت تاج و تخت بلاش اشکانی دارد و شاهان بعد از او هم تا زمان ساسانی، دیگر به قدرت و عظمت بلاش یکم نرسیدهاند.
نقش برجسته بلاش کجاست؟
نقش برجسته بلاش در مجموعه تاریخی، باستانی و ثبت جهانی شده بیستون قرار دارد که یکی از مجموعهها و موزههای تاریخی و پر ارزش در ایران و سرتاسر جهان است.
مجموعه بیستون با تمام مکانها، آثار و جاذبههای گردشگری خود در دامنه کوه بیستون، در جوار شهر کنونی بیستون و بر مسیر اصلی بزرگراه همدان به کرمانشاه واقع شده است، بنابراین دسترسی به این مجموعه و میراث بیهمتا به نسبت آسان است و در موقعیت به نسبت نزدیکی از بسیاری مراکز شهری و مراکز استانی در سرتاسر کشور قرار گرفته است.
فاصله و زمان مورد نیاز برای رسیدن به مجموعه بیستون و بازدید از جاذبه نقش برجسته بلاش از برخی از مهمترین نقاط شهری به شرح زیر است:
- فاصله نقش بلاش از شهر هرسین سی کیلومتر و سی دقیقه است.
- فاصله نقش بلاش از شهر کرمانشاه سی و پنج کیلومتر و سی و پنج دقیقه است.
- فاصله نقش بلاش از شهر تهران چهارصد و شصت کیلومتر و شش ساعت است.
- فاصله نقش بلاش از شهر همدان صد و پنجاه کیلومتر و دو ساعت و بیست دقیقه است.
نقش برجسته بَلاش مربوط به چه زمانی است؟
بلاش، چنان که در دوره اشکانیان سنت بر این بوده که از پادشاهان با نام یا صفت «اشک» استفاده میکردهاند، اشک بیست و دوم از سلسله اشکانیان و آخرین شاه سلسله اشکانی بوده است که این سلسله تا میانه سالهای ۱۰۰ میلادی تا ۳۰۰ میلادی (حداقل ۱۷۲۳ سال پیش از این) در بخشهای زیادی از فلات ایران و امپراتوری باستانی ایران بر تخت حکمرانی نشسته بودند؛ بنابراین زمان حجاری و قدمت کتیبه بلاش دست کم و در بدبینانهترین حالت به بیش از ۱۷۰۰ سال پیش برمیگردد.
نقش برجسته بلاش، در مجموعه تاریخی و میراث جهانی بیستون، شامل نگارهای تمام رخ از بلاش و سنگ نگارهای است که به معرفی شاهنشاه اشاره دارد؛ بلاش، پس از مرگ پدرش بهنام دوم (۵۱ م.) بر تخت شاهی نشست و بیست و هفت سال (۷۸ م.) سلطنت کرد، در تاریخ، او را آخرین شاه بزرگ اشکانی میدانند.